-
یاد خرداد
جمعه 16 تیرماه سال 1391 22:31
بارش سپید معصوم بود کبوترهای مدام آینه در آینه با آرزو و بالهای آزادی... چنگال سیاه شب و دژخیم و تفرعن با پتک دین وارگی و حماقتی سترگ افسوس آه درد و دلتنگی.. برای یاران خرداد و آزادی صد افسوس فغان رنج و نفرین... برای جاعلان جهل و زندان. آخرنوشت: دلتنگی که شاخ و دم ندارد... از دوم خرداد 76 تا هشت سال چه فرصت نابی بود...
-
دزد و دولت
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 12:21
اگر از دولت «عدالت» برداشته شود، هیچ فرقی بین دولت و یک دسته دزد نیست؛ زیرا گروه دزدان نیز دارای رئیس و فرمانروایی هستند. دزدان با یکدیگر سوگند وفاداری خورده اند و غنائم طبق قانونی بین آنها تقسیم می شود و اگر توفیق یابند که مال و منال خود را افزایش دهند و سرزمین هایی را تصرف کنند به صورت دولت درمی آیند با این تفاوت که...
-
دردگفتنی با شاملو
دوشنبه 1 خردادماه سال 1391 17:33
هنوز گوش شنوایی نیست، از آن زمان که نبود. و آسمان بهانه ای شد برای غارت زمین و هنوز مست و ملنگ، خلایق؛ از جهل و خرافه ای که آیین شان و اندیشیدنی که طاقت سوزشان بود و هست، هنوز. زمان، نشان انقراض نسل هاست و دگرگونگی شان مگر فهم عوام. پانوشت: می دانی شاملوی عزیز! انکار عقل می کنند این جاهلان، دین و معرفتی را چهار دست و...
-
مساحت ایران
چهارشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1391 14:15
زمانی در کتاب جغرافی خواندیم مساحت ایران ۱۶۴۸۱۹۵متر مربع است. بعدها به طنز گفته میشد مساحت ایران نیم متر تغییر کرده یعنی مساحت برابر شده با ۵/۱۶۴۸۱۹۵ متر مربع. علت این تغییر را هم گفتند که مدیران و حاکمان نیم متر در ایران ری ده اند! آن موقع یعنی حدود ده دوازده سال قبل که این را شنیدم خندیدم اما اعتراف میکنم که آن...
-
یک سوال
سهشنبه 15 فروردینماه سال 1391 13:37
دل... بستن گسستن شکستن، جان... خام بودن پخته شدن سوختن، در حیرتم که زندگی چیست... میدانی؟
-
اسب حیوان نجیبی است
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 19:29
آفرین به عبدالرضا کاهانی با این فیلم انتقادی - اجتماعی - سیاسیاش. آنچه من از این فیلم فهمیدم مختصراْ این بود: همه مشکل دارند، همه را گرفتار مشکلی کردهاند. هر کس به نوعی درگیر معضلی است، یکی معتاد، یکی کلاهبردار، یکی آهنگ سازی که کارهایش فروش نمیرود، یکی همجنسباز، یکی دختری بیکس و کار و آواره که پدرش گلوی مادرش را...
-
فاک
چهارشنبه 10 اسفندماه سال 1390 13:57
روشی سریع برای به فاک رفتن دسته جمعی: رای بدهیم. پاورقی: قحطی که شد منظورم بهتر مشخص میشه!!
-
مرا بخوانید ۲
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1390 13:42
سلام دوستان عزیز. در پست ۱۷ دی نوشتم که ایران در شرایط رکود تورمی قرار دارد که البته تا آنجا که من اطلاع دارم شاید به دلیل مسائلی چون عدم تشویش اذهان و امثال آن، تا آن زمان کسی از مسئولین اقتصادی ایران به این مسئله اذعان نکرده بود. در گذری اتفاقی به سایت آفتاب به این موضوع برخورد کردم که به تاریخ ۹ بهمن از سخن دکتر...
-
تنهایی
دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390 19:17
خسته، آهسته، نحیف گام نهادی بر زخمهای کهنه و عمیق دلم، دلمان، به ناچار و فشردی. لگدمال این سالهاییم و انگار، دیگر کسی حرف کسی را نمیفهمد.
-
جای تامل
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 20:55
۱- این که رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین (اسدالله عسگراولادی) گفته با این وضعیت اقتصادی تا شش ماه دیگر در ایران قحطی میشود جای تامل جدی دارد. ۲- این که همین آقا گفته تورم اعلام شده توسط دولت (۵/۲۰ درصد) درست نیست بلکه تورم 40 درصد است، باز هم جای تامل دارد. ۳- اینکه استاد مطهری که از تئوریسینهای شاخص انقلاب 57 بود و...
-
مرا بخوانید
شنبه 17 دیماه سال 1390 20:14
در هر سازمان اعم از موسسه، ارگان، نهاد، اداره و شرکت سهامی یا تعاونی یا تضامنی و کلاً در هر تشکیلاتی که گروهی با اهداف از پیش تعیین شده دور هم جمع میشوند تا به کمک هم به آن اهداف دست یازند، در درجهی اول مدیریت و ریاست آن جمع، مسئول تمامی منافع کسب شده یا مضار از دست شده است، چرا که هر کدام از اقسام تجمعات و تشکلات...
-
درازگوش
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1390 14:13
من به حوله و قوه خداییش بازم در انتخابات شرکت میکنم مثل همواره ؛ تا دوباره مشت محکمی تو دهن استکبار جهانی و آمریکای جنایتکار به ویجه صهیونیستها بکوبم. پینوشت: بوکسور شدن چه آسان / آدم شدن چه مشکل!
-
هویت
شنبه 26 آذرماه سال 1390 21:24
به تصویری لرزان در آب میمانم در پی اثبات وجود خویش به «داس مه نو». و چه مضحک شدهام اکنون در پایکوبی کودک بازیگوش بر حجم التهابم. ... و خیال لعل شدن سنگ صبور جانم را دوباره آشفت.
-
آی آدمها
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 13:17
«حرفهایی هست برای نگفتن» حرفهایی که نمیتوانی بگوییم حرفهایی که وجودمان با آن شکل گرفته است، ماهیت ما را تشکیل میدهند، نمیتوانیم بگوییم، که اگر بگوییم، دیگر نیستیم، دیگر ما نیستیم. حرفهایی که آنقدر دوستشان داریم که همهی ما شدهاند حرفهایی که به هیچ وجه حاضر نیستیم از دستشان بدهیم، که اگر از دستشان بدهیم خودمان...
-
دلتنگی
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 21:21
اکنون که در مرز زمین و آسمان غوطه میخورم دلم تنگ شده انگار برای بیسروپایی در خیال دوست، و حجم اندوه جانبخش زندگی و زنده بودن مدام در پیچش ضرباهنگ تند بالهای پروانه در اشتراک موزون باد. این را از آن ذره ذرههای آب که برای هم قلاب گرفتهاند و از سروکول هم بالا میروند تا به تو رسند این را از پشتههای ابر، هم میبینم...
-
رمضان
شنبه 5 شهریورماه سال 1390 17:28
رسد آدمی به جایی که به جز غذا نبیند رمضان شناختم من به خدا قسم غذا را پی نوشت: ... با کلّی قار و قور شیکم!
-
برای آزادی
یکشنبه 23 مردادماه سال 1390 13:26
آرزوی جوانیمان را عیب شمردند با پاسخی از چماق و دشنه و گلوله وقتی فریادش کردیم، و مرغک پربستهی جانمان آرزوی آزادی را - آتش وار - در تلّی از خاکستر روزمرْگی به بغضی مدام سپرد. خلقی جدید باید آزادی را رسته از چنبرهی دیوهای سیاه، نهادینه در ذهنهای خفته. پی نوشت: * و برای آزادگان در بند. ** انگار دوباره آتش درون تنوره...
-
سرّ درون
چهارشنبه 5 مردادماه سال 1390 19:15
گفته باشم همه دعوتید در مراسم ازدواجم با خاک با لبخندی عمیق برای بدرقه.
-
ملاقات
دوشنبه 3 مردادماه سال 1390 11:26
با این همه پیچ و خم و گردنههای دشوار که گذراندهام قرار ملاقاتمان کی؟ ----------------- * یا ایها الانسان! انک کادح الی ربک کدحاْ فملاقیه.
-
ناهمتا
شنبه 25 تیرماه سال 1390 18:29
بارها برایت مُردم کاش تَبَکی میکردی... پی نوشت: ====== به هر چه دل ببندی مگر جز این انتظار داری، انگار همیشه همین است، قاعده و قانونی نوشته یا نانوشته شاید.. به دنبال هر چه حریصانه و دلتنگ بروی، بیشتر از آن جا میمانی و دورتر میشوی. چه چیز ثابتی وجود دارد که اشتیاق دلت را جبران کند و به تلافی نسوزاندت، نمیدانم.
-
اعتصام
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1390 19:45
با ابهام ظاهر، از عَرَض اعراض در جوهر جواهر.
-
نقضالمثل
دوشنبه 20 تیرماه سال 1390 10:38
با یک تو بهار میشود برای م ن . پی نوشت: اگر فرصتی دارید پست قبلی را هم ملاحظه بفرمایید.
-
انحراف
دوشنبه 20 تیرماه سال 1390 09:29
پیش نوشت: --------------- دوستان عزیزم... از آنجا که کرم سیاست در من هست (لول میخورد!) به ناچار در وبلاگ گاهی گریزی به آن میزنم. متن اصلی: ------------ «قوای مسلح مطلقا، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. … و بر رهبر و شورای رهبری...
-
خیل خیال
شنبه 18 تیرماه سال 1390 12:52
بی خیال تو زورق خیال من هاج و واج به لجن مینشیند.
-
بالابر عشق
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 10:41
پلکانی چند صعود و سقوط فراز و فرود گرفتاری در این محدودهی هبوط... آی حضرت عشق! بالابری بفرست تا نیاز دلها قضا نشود.
-
سیاسی
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 21:33
محمد کرمیراد از فرماندهان سابق سپاه گفته که «ما همه سرباز ولایت هستیم٬ حضرت آقا اشاره بکنند کلاه بیاورید، به خوبی میدانیم باید برایشان چه ببریم، هیچ تفاوتی هم نمیکند کلاه چه کسی باشد.» این گفته آقای کرمیراد مربوط به مشاجره وی با برخی نمایندگان درباره طرح سئوال از محمود احمدینژاد است که چندی پیش در صحن علنی مجلس...
-
دچار
شنبه 11 تیرماه سال 1390 14:03
آن قدر کم دارم تو را که دچارت شدهام و «دچار یعنی عاشق».
-
عَشَقه
سهشنبه 7 تیرماه سال 1390 13:28
بارها و بارها در خاطر جانم مانده است که غنچهی عشق در تنهایی میشکفد. همهی لحظات تنهاییام که با یاد آرامش پرواز میگذرند مرا محو خویش میکنند. گویی عشق در عین نا آشناییمان آنچنان محسوس است که پارهای از مرا در نیمهای از او آمیخته است و تا ابد جداشدنی نیست. پانوشتها: ------------- ۱- خیالی بیش نیست! ۲- انگار...
-
بودن عمیق
شنبه 28 خردادماه سال 1390 22:06
(۱) هنوز زندهام... این را دوباره از زار زار گریستن در فراقت دانستم. (2) سنگی شدن خاطرات زیر خروارها زخم هجران از بیمانندی لذت روح در اشتیاق و وفاداری است، شاید. در عمق دریایی زمان پیشتر که میروی حس ِ بودنت عمیقتر میشود، گر چه نقطهای شده باشی در افق وصال با آسمان. کیاشهر - 14 خرداد 90 وسط نوشت: - متون بالا رو...
-
عشق و هوس
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 05:53
در اوج احساس آبی عاطفه به سبکبالی ِ اندیشههای ناب، پریدم و پر شدم از اندوه ِ جانبخش ِ عشق. باران تند حادثه بارید و شیاطین هوس، پایاپای ِ آن - همچون تیری در کمان آرزوها - نینداختم اما انداختنم! گریستم تا بیدار شدم... خوابهایم نمناکاند.