-
C یا Sat
شنبه 7 خردادماه سال 1390 21:50
بررسی کرده و متوجه شدهایم که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری شتابزده عمل شده است و با این که دهکهای پایین باید ۵۰ درصد تخفیف بگیرند و ۴ دهک بعدی باید با تقسیط پرداختهایشان صورت بگیرد، بدون این که اصلا پرداختی برای بهای سهام صورت گرفته باشد، دولت اقدام به پرداخت سود سهام عدالت کرده است. در خبرها و شنیدهها آمده...
-
هجران
جمعه 6 خردادماه سال 1390 04:16
با این همه تاریکی که در سیاهچال جانم با نور گمگشتهی آن پریچهره در تنگنای سرد و سنگین خواهش نفس به عداوتی سخت برخاسته است، و با این همه آرزوهای هیچ در هیچ که همچون گرانسنگی هوسآلود بر پای کبوتر روح افسرده و حیران، آویخته است، اعتماد و اطمینانی دستگیرم نیست. کیست که این بار آتشین غم و درد برافروخته در پستوی جانم...
-
ای آزادی
جمعه 30 اردیبهشتماه سال 1390 08:08
۱) از وقتی ممنوع شدی زمان، سخت و سنگین زمین، تنگ و تاریک و من، افسرده و غمگین ... ای آزادی! ۲) هر کجا هستی باش، دیگر عادت کردهام با خیالت این شب تاریک را روشن کنم ... ای آزادی!
-
سـ ـبــ ـز
چهارشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1390 04:43
دو سه روزی در موج گاه گاهی جنگل و سکوتی سرسبز، و رفیقانی چند و خدایم هم هست، و تمنای دلی که ز انبوهی احساس طبیعت سرشار. شاید آن وقت که او در زمستان جدایی جا ماند من نمیدانستم که بیابان دل غمگینم بذر بالندگی و شادی را بارور خواهد شد. شاید آن گاه که او از خرابات دل تفزدهی من کوچید و به طوفانی سخت ابرهای همهی عالم را...
-
بازی بزرگان
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 02:50
دوستان گلم! امشب بدون مقدمه میخوام براتون یه قصه تعریف کنم... اما القصه: روزی روزگاری در یک سرزمین «فار فار اَو ِی» عوامالناس و خواصالناسی در کنار هم زندگی میکردند. در این سرزمین، اولی حکومت میکرد و دومی ریاست. اما دورهای که میخواهم برایتان تعریف کنم این گونه بود که چند وقت بود که دومی زیگزاگ میرفت و با اینکه...
-
دل خوش
شنبه 24 اردیبهشتماه سال 1390 22:15
خروار خروار دلخوشی بود و گفتی: «سیری چند؟» کجایی سهراب؟ پی نوشت: شرمنده و دلتنگ همهی دوستان عزیزم. معلومه که سرم شلوغه. به خدا میام به وبلاگهاتون... اندکی صبر.
-
صمیمانه
شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1390 21:19
پشت دَه گذر شتابان شتا پیش از آنکه سحاب مهر چون باران غم، فرود آید حدیث اولین شهر عشق را خواندم. و آنگاه بود که زمین دل در زیر پای غرورم لرزید و دیوارهای بلوری تنهاییام، ترک برداشت و دیدم که چگونه احساسی غریب خلوت آشیانم را تسخیر کرد. من تسلیم یک لحظه از خود گسستن شدم و دریافتم که پرواز عشق بی بال هجران خیالی بیش...
-
خمار
سهشنبه 30 فروردینماه سال 1390 03:17
نگاه خسته و نا امید مجنون دیگر آسمان ناز لیلی را به خلوتگاه نیاز خویش، نمیخواند. شاید او نیز حقیقتی ورای حجم عشق را از پلههای ارتفاع ناکجا آبادی غریب به نظاره ایستاده است. نگاه کن! اگر تابش آفتاب چشمانی تَـر کوههای یخی ِ زمستانِ درونت را در اقیانوس آرام و عمیق ِ گذر از خویش به جریان باد سپرده باشد، سنگینی ابرهای...
-
شبانه
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 22:16
خسته شدم دیگر از این راه پر هراس گورستان. دیشب که نبودی برای نخستین بار در گامهای آغازین پا سفت کردم به نقطهی سرآغاز بازگشتم و پریدم... دیگر روی زمین نخواهم ماند دیگر، فقط آسمان.
-
تولدی دوباره
یکشنبه 14 فروردینماه سال 1390 21:50
سلام به همهی دوستان گلم باید عرض کنم که سال نو مبارک. چشم. عرض کردم. صد سال به اون سالها، به اون سالهای بیدغدغهی آزادی، به سالهای بیاستبداد، بدون وجود دیکتاتور. البته به نظر میرسه تا به حال که در مملکت ما چنین سالهایی تجربه نشده مگر در زمان کوروش کبیر اونم تا حدودی، اما در آیندهی نزدیک امیدواریم حاصل بشه......