پیش نوشت:
---------------
دوستان عزیزم... از آنجا که کرم سیاست در من هست (لول می‌خورد!) به ناچار در وبلاگ گاهی گریزی به آن می‌زنم.
متن اصلی:
------------
«قوای مسلح مطلقا، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازی‌های سیاسی دور نگه دارند. … و بر رهبر و شورای رهبری {واجب} است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد. »
پس نوشت:
-------------
- این است خط مشی تعیین شده توسط رهبر فقید انقلاب در سفارش‌ها و وصیت خویش به نیروهای مسلح و رهبر یا شورای رهبری بعد از خود.
- آقایان و خانم‌های {به ظاهر} بسیجی و سپاهی و شمایی که دائما از امام و خط امام و جریان نفاق و انحراف حرف می‌زنید... «دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را»؟!... لذا با احترام کامل عرض می‌کنم که خر خودتانید!
- جالب اینجاست که سر دار جعفری (رئیس سپاه) اخیرا برای سیدمحمد خاتمی تعیین تکلیف کرده که با فلان شرایط و بهمان وضعیت، می‌تواند در انتخابات شرکت کند!!
برادر احمد؛ما از پشت پرده حامی شما هستیم.
از لهجه‌ت معلومه اِند سیاستی رفیق!
اِ...پس قراره دوباره واسه انتخابات حسابی منترمون کنن بریم تو صحنه :))))
خب الانم درسته دیگه ..همه نیروها بسیج شدن واسه حفظ هرج و مرج و بقای همونی که توش ذوب شدن
با اوضاعی که پیش آوردند خیلی بعید می‌دانم خاتمی بیاید. چیزهایی که خواسته جلب اعتماد مردم و آزادی زندانیان سیاسی و احقاق حق آنان و... است که البته خودتان می‌دانید... منظور اصلی من دیدن میزان انحراف از همان انقلابی است که امثال جعفری سنگش را با تمام قوا به سینه می‌زنند!
ما زنده ایم؛یعنی سیاسی!
آقا من شاکی خصوصی از شما هستم
شما به چه دلیلی بسیجی ها رو بستید به ما؟؟
سردار جعفری که سردارشونه گوزیده
یکی از نشانه های جهان سومی بودن: سیاسی شدن نیروی نظامی در کشوری
احمد به من بگو داریم به کجا می ریم ؟ آیا هنوز هم امیدی هست ...
تا انسان هست امید هم هست رفیق.
منظور شما امید به چی بود؟
اگر منظورت امید به اصلاح و تغییر مورد نظر اصلاح‌طلبان هست، به نظرم بسیار کم. البته میزان افزایش یا کاهش این امید شدیدا به موضع‌گیری و میزان شرکت مردم در انتخابات آتی بستگی دارد.
اگر آمدی نظرم را خواندی لطفا برایم آدرس بگذار مهدی جان.
بهتره بگیم تا خدا هست ... البته منظور من فقط ایران نبود . دنیا .جهان .بشر .انسان. آیا هنوز هم امید برای این ها هست ؟
(رفیق .خیلی وقت است از وبلاگ کوچیده ام به دفتر ... نشانی ای نبود )
یا عشق مددی
تقصیره خودته واضح نگفتی داداش! اصلا تقصیره من که خوب نگرفتم.. چه فرقی میکنه؟
اینها که گفتی دغدغه های بزرگی است اما آری امید هست.. هست... وقتی از همه چیز و همه کس ناامید شدیم باز امید هست.
شرمنده که خوب نگفتم خوب نگرفتید. شرمنده که کلآ
مرا مبهم صدا کرده اند ..اصلآ. بی خیال .
....دغدغه ها را عشق است ...
*تازگی ها فهمیدم مهدی نیستم نمیشوم هرگز ( باز هم شرمنده )