آزادی، خجسته آزادی

قلم توتم من است و آزادی مذهبم

آزادی، خجسته آزادی

قلم توتم من است و آزادی مذهبم

دردگفتنی با شاملو


هنوز گوش شنوایی نیست، 

از آن زمان که نبود. 

 

و آسمان بهانه ای شد 

برای غارت زمین 

و هنوز مست و ملنگ، خلایق؛ 

از جهل و خرافه ای که آیین شان 

و اندیشیدنی که طاقت سوزشان بود 

و هست، هنوز.

  

زمان، 

نشان انقراض نسل هاست و دگرگونگی شان 

مگر فهم عوام.

 

 

پانوشت: 

می دانی شاملوی عزیز! انکار عقل می کنند این جاهلان، دین و معرفتی را چهار دست و پایی چسبیده اند که اصلا فهم و اندیشه ای در آن نباشد و فقط آنچه باشد «خور و خواب و خشم و شهوت» ... و تا این مرکوبان خودشان می خواهند سواری دهند، چه می توان کرد؟ امان از جهل مقدس. 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
ماتریونا سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:25 ب.ظ http://www.bluedays.blogsky.com

خلایق هر چه لایق (امیدوارم خودم جزو این دسته از خلایق نباشم!)
...

آن کس که بداند و بداند که بداند... شما هستین قربان. جزو این دسته هم به احتمال بسیار زیاد نیستید. خیلی مخلصیم.

سلیمی پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:55 ب.ظ http://parishaan.com

دیگر گوش شاملو هم شنوا نیست ...
سلام

سلام جناب سلیمی
قدم رنجه فرمودید.

گوش شنوا هم گوش شنوای قدیم!

سها یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:25 ب.ظ http://soha_721@yahoo.com

مگر فهم عوام...امان از این داستان میخ و سنگ...
هیچوقت گوش شنوایی نست.



سر بزن احمد.پست آخرمه

چی چی .. چی ... چی؟!
پست آخرمه یعنی چی؟ یعنی قهر قهر تا روز قیامت؟؟!!
............. نگو!

سحر دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:48 ب.ظ http://www.fly8.blogfa.com

سلام احمد...
چیزی ندارم بگم آقا جان

سلام
میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد