سلام به همه‌ی دوستان گلم
باید عرض کنم که سال نو مبارک. چشم. عرض کردم. صد سال به اون سال‌ها، به اون سال‌های بی‌دغدغه‌ی آزادی، به سال‌های بی‌استبداد، بدون وجود دیکتاتور. البته به نظر می‌رسه تا به حال که در مملکت ما چنین سال‌هایی تجربه نشده مگر در زمان کوروش کبیر اونم تا حدودی، اما در آینده‌ی نزدیک امیدواریم حاصل بشه... اون سال‌ها را از همین حالا تبریک میگم، چه باشم چه نباشم.
من که عیدی پیشاپیشم رو از دولت کودتا و فیل‌تر دریافت کردم البته با کمی تا قسمتی تهدید و هشدار و تحذیر از سوی بعضی‌ها... بماند. فعلا تصمیم گرفتم با آدرس ادامه دار قبلی ننویسم، برای رد گم کردن.
* سال خوب و پرباری داشته باشید و داشته باشیم.
** سال بد و نکبت‌باری رو برای اصحاب جهل و جمود و جور آرزو می‌کنم.
ضمنا از وقفه‌ای که افتاد متاسفم و از این که لاجرم نتوانستم نظرات زیبایتان را (در وبلاگ قبلی) پاسخ بدهم عذرخواهی می‌کنم. نمی‌دانید چقدر دلم برایتان تنگ شده بود.
یه مَرد بود یه مَرد.../
فدایی داری احمد داداش.../
یه مَرد همیشه یه مَرده
مَردی پسر.
ماهم همین طور احمد داداش
لبخند می زنیم از دیدنت
باوفای مهربان
و چه لبخند زیبایی...
سلام احمدک . خوبی؟
سلام.
ما کوچیک شماییم!
حس این بچه دماغوها رو دارم که لِخ و لِخ افتادن دنبال دست باباشون !
خوبی تصدقت ؟ گمان کردیم ترور شدید برادر! :دی
قربونت برم رفیق.
برادرا رو که حالا ترور نمی‌کنن اخوی... به موقع‌ش!
میخوای این دفعه یه کم آرومتر بنویسی که شاید فیلترت نکنن...؟
نه اتفاقا نمی‌خوام! نمی‌دونی چه حالی میده! [آیکن ترک عادت موجب مرض است!]
اما بله. گور بابای همشون!
در هر صورت جدید ما را که نمیشناسی / ما هم خوشحالیم احمد داداش
منتظر را چه کسی نمی‌شناسد؟! بر منکرش...
خوش تشریف آوردی رفیق.
خوشحالم همچنان می نویسی دوست خوبم...
ما مخلصیم مهشید خانم گل.
سلام برادر گرامی
خوبین؟
من یکی که خیلی نگران بودم و هیچ راه ارتباطی دیگه ای هم نداشتم
خوشحالم که خوب و سالم هستین
راستی سال نوتون هم مبارک
سلام خواهر گرامی
به مرحمت سرکار علیه.
داستان من داستان بادمجان بمه.. تا زلزله نیاد آفت ندارم!
سال نو شما رو هم تبریک و شادباش عرض می‌کنم. ایشالله امسال به خواسته‌های دلتون برسین.
سلام احمد عزیز .
خوشحال شدم که دوباره اومدی به جمع دوستانت .
روزگارت خوش و آزادی هایت پایدار ...
سلام فرناز جان.
مرسی از حس خوبت.
چند بار سراغتو از اختری گرفتم...واقعا خوشحالم ک هستی
نبودی ک ببینی میشود شناخت و باخت
ممنونم پریناز جان. به شادی شما واقعا شاد می‌شم. چه خوبه که شما دوستان خوبم رو دارم حتی از پس دیوار مجازی.
کاش بودم. شناختن بردن است و گاهی بردن باختن و باختن هم بردن. گاهی اصلا برد و باخت مهم نیست.
خیلی خوشحالیم دیگه
همین
:))
مرسی سحر عزیز.
همین هم از سر من زیاده والله!
احمد عزیز منتظر نوشته هاتم...
فقط بنویس...
به روی چشم!
یه پرت و پلایی نوشتم... مگه نگفتی فقط بنویس؟!
احمد !
دلمان تنگیده بود اندکی
بغض یقه امو گرفته ... نمیدونم چی بگم .
مولا به همراهتون
یا حق.