آزادی، خجسته آزادی

قلم توتم من است و آزادی مذهبم

آزادی، خجسته آزادی

قلم توتم من است و آزادی مذهبم

سـ ـبــ ـز

 

دو سه روزی در موج 

گاه گاهی جنگل 

و سکوتی سرسبز، 

و رفیقانی چند 

و خدایم هم هست، 

و تمنای دلی 

که ز انبوهی احساس طبیعت سرشار. 

 

شاید آن وقت که او 

در زمستان جدایی جا ماند 

من نمی‌دانستم 

که بیابان دل غمگینم 

بذر بالندگی و شادی را 

بارور خواهد شد. 

 

شاید آن گاه که او 

از خرابات دل تف‌زده‌ی من کوچید 

و به طوفانی سخت 

ابرهای همه‌ی عالم را 

به افق‌های شب خشک دل من بخشید، 

من نمی‌دانستم 

که بهاری سرسبز 

خاطرات خوش بودن با او 

و همه ایمان را 

جاودان خواهد کرد. 

 

و من اکنون سبزم 

سبزتر از نفس باد بهار، 

و به تنهایی احساس خدا نزدیکم.